دانشکده حقوق شهید بهشتی

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳, جمعه

دل تنگی

وداع با دوستانم:


نمی دونم بهش چی میگن بازی روزگار ٬ گردش روزگار٬ ........هر چی که هست باعث شد من یه ترمو با کسایی باشم که با تمام وجودم عاشقشون بشمو اما ترم بعدی رو بدون حضورشون شرو ع کنم 


این ترم برام یه تفاوت اساسی با ترم قبل داره جای کسایی کنارم خالیه که خاطره با اونا بودن همیشه بامنه کسایی که بودن در کنارشون از قشنگ ترین اتفاقای زندگیم بود


گاهی وقتا از خدا گله می کنم که حالا که قرار بود ازشون جدا شم چرا یه مدت کوتاه باهاشون بودمو بهشون وابسته شدم ولی بعدش خدارو شکر می کنم که دوستای به این خوبی پیداکردم


امیدوارم راجع به من صدق نکنه که از دل برود هر آنکه از دیده برفت


به معرفت شما بستگی داره


دلم براتون تنگ شده خیلی خیلی خیلی


دوستون دارم هوارتا             ارادتمند شما :نسرین آقاجانی پور

۸ نظر:

محمد گفت...

کجا داری می ری؟؟؟؟

فاطی گفت...

تورو خدا یکی به من بگه نسرین کجا میخواد بره؟

law man گفت...

به سلامت اميدوارمه در اينده نزديك شما ره بوينم مازروني كيجا خدا ته پشت و پناه

نسرین گفت...

برای دوستام"نه من اونا رو پاک نکردم
عاطفه جونم دوستی با تو و بقیه دوستام از قشنگ ترین هد یه های زندگیمه خدا یا شکرت
دلم برا همتون تنگ میشه حتما بهتون سر میزنم شنبه میام
اینم جواب سوال ها
بله من شمالی ام مازندران
دارم میرم یعنی رفتم علوم قضایی
بارون تو هم انقدر قایم موشک بازی در نیار خودتو معرفی می کنی یا نه ؟
یه تشکر هم از بروبچ مازرونی قربون همتون
چه کسی و چرا اونارو پاک کرده ؟را جع به چی بود کنجکاویم حسابی گل کرده

کسی که تو را نمی شناخت گفت...

در دلی هر چند دوری از نظر
خوشتر آن روزی که بازآیی ز در
با تو مارا خوشترین دیدار باد
هر کجا هستی خدایت یار باد

نسرین گفت...

از همتون ممنونم فدای احساسای قشنگتون
کسی که تورا نمی شناخت خیلی قشنگ بود لا اقل خودتو معرفی کن ببینم من می شناسمت یا نه؟

زبرماوی گفت...

به یاد استاد ادبیات

گر رود دیده وعقل و خرد و جان تو مرو

تو مرو گر میروی جان منم با خود بر

کسی که تو را نمی شناخت گفت...

شما هم منو نمیشناسی چون من زیاد با شما کلاس نداشتم والا من همه همکلاسی هامو میشناسم
پیروز باشی و سر بلند