دانشکده حقوق شهید بهشتی

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۷, دوشنبه

می روم ... شعر جدید من

بار خود را بسته ام دارم از اینجا می روم
بار آخر شد مرا دیدی و فردا می روم

خواستی با من بیا و خواستی ترکم بکن
باز دارم در پی کشف معما می روم

دیگر عشقی نیست جانی نیست در رگ های من
گوش کن واجم ولی در جمله تنها می روم

پاسخ دلواپسی هایم سوالی تازه بود
صبح با ساکی پر از اما و آیا می روم

خوش نشستی روی اعصابم سواری می کنی
آن قدر ناراحتم کردی که حالا می روم

بردیا

پيامد زلزله در كشورهاي مختلف!!


ونزوئلا:زلزله می‌آید. ایران ضمن همدردی با ملت فهیم ونزوئلا، برای آن‌ها حدود دو میلیون خانه‌ی پیش‌ساخته و مقادیر خفنی بیسکویت و کلوچه‌ی لاهیجان و کنسرو ارسال می ‎کند. قرار می‌شود تمام مردم ایران یا یک لقمه از غذایشان را به آن‌ها بدهند یا دولت خودش به زور یک لقمه از غذای ملت بزند و به آن‌ها بدهد. رئیس جمهور ونزوئلا هم لبخند می‌زند و با اوباما دست می‌دهد!

اسپانیا:زلزله می‌آید. هیچ‌کس بر اثر آن کشته و زخمی نمی‌شود و فقط چند تا گاو به خیابان می‌آیند. مردم پارچه‌ی قرمز نشان می‌دهند و برای تفریح می‌دوند. گاوها صد و هشتاد نفر را کشته و دو هزار نفر را زخمی می‌کنند!

افغانستان:زلزله می‌آید. سیصد هزار نفر کشته می‌شوند. القاعده مسئولیت زلزله را بر عهده می‌گیرد. نیروهای آمریکایی تمام کوهستان‌های افغانستان را بمباران می‌کنند و سیصد هزار نفر دیگر از جمله بن‌لادن را در این درگیری‌ها از بین می‌برند. بعد از چهار ساعت پس‌لرزه‌ی فسقلی دیگری می‌آید و بن‌لادن مسئولیت آن را هم بر عهده می‌گیرد!

ژاپن:اخبار ژاپن اعلام می‌کند که از امروز به مدت یک ماه، هر روز زلزله‌ای به بزرگی هشت و نیم ریشتر، توکیو را خواهد لرزاند. ساکنان توکیو زیر لب می‌گویند سوسکی بابا و برای امتحان کردن مقاومت ساختمان‌ها، سه ریشتر هم خودشان به صورت دستی به زلزله اضافه می‌کنند. یک دستگاه هم درست می‌کنند که جو را تبدیل به آب‌جو کند و موقع زلزله بیشتر سر حالشان بیاورد!

امارات:زلزله می‌آید. نیمی از کشور نابود می‌شود. دور ساختمان‌های مخروبه نوار زرد می‌کشند و آن‌ها را به مکان توریستی تبدیل می‌کنند. ایرانی‌ها از این مکان‌ها دیدن می‌کنند و اماراتی‌ها با پول حاصل از صنعت توریسم، یک کشور دیگر درست می‌کنند!

فرانسه:زلزله قرار است تا چند روز دیگر بیاید. تمام مردم اعتصاب می‌کنند و خواستار منع وقوع زلزله در کشورشان می‌شوند. حمل و نقل عمومی مختل می‌شود. در نهایت زلزله تسلیم خواست مردم می‌شود و دیگر نمی‌آید!

آمریکا:زلزله می‌آید. هیچ‌کس کشته و زخمی نمی‌شود اما دو نفر و نصفی بی‌خانمان می‌شوند. تلویریون ایران ده بار این خبر را پخش می‌کند و سیاست‌های باراک اوباما، جرج بوش، کلینتون و ... و کریستف کلمب مورد انتقاد شدید قرار می‌گیرد! وزیر خارجه‌ی آمریکا خطر تروریسم را گوشزد می‌کند و دوباره افغانستان را بمباران می‌کنند!

فلسطین:زلزله می‌آید. کسی خانه ندارد تا بی‌خانمان شود! یازده هزار نفر از نیروهای غیرنظامی کشته می‌شوند. قطعنامه‌ای توسط تمام کشورهای جهان با امضای ایران صادر شده و کشتار غیرنظامیان محکوم می‌گردد. در انتهای این قطعنامه تأکید می‌شود که در صورت تکرار زلزله، عواقب بسیار بدی در انتظار رژیم صهیونیستی خواهد بود! ششصد میلیون دلار کمک مالی هم توسط همان تمام کشورهای جهان صورت می‌گیرد!

سوئیس:زلزله می‌آید. دسته‌ی عینک چهار نفر از ساکنان می‌شکند. از سوی دولت به تمام شهروندان سوئیس مبلغ سه میلیون یورو وام بلاعوض پرداخت می‌شود. کل کابینه از مردم عذرخواهی کرده و ضمن پذیرش مسئولیت تمام اتفاقات، دسته‌جمعی استعفا می‌دهند!

کلمبیا:زلزله می‌آید. تمام جمعیت کشور به جز نود و یک نفر کشته می‌شوند. درگیری مسلحانه رخ می‌دهد. یک نوجوان 14 ساله با آر.پی.جی نود نفر دیگر را می‌کشد. بعد به خودش هم مظنون می‌شود و آر.پی.جی را توی حلقش فرو می‌کند!

هند:زلزله می‌آید. تمام خانه‌ها خراب می‌شود. مردم آواره‌ی کوچه و خیابان می‌شوند و از گرسنگی در آستانه‌ی مرگ قرار می‌گیرند. بعد در یک اقدام همگانی مرتاض می‌شوند و از مرگ حتمی نجات پیدا می‌کنند!

ایران:زلزله می‌آید. شصت هزار نفر کشته و زخمی می‌شوند. آمار آسیب‌دیدگان زلزله در این دولت با آمار دولت‌های قبلی مقایسه و از عدم افزایش آن به عنوان یکی از مفاخر دولت یاد می‌شود. مخالفان دولت هم به شدت سرکوب می‎شوند ... در نهایت تمام ماجرای زلزله و سرکوب تکذیب می‎شود...

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۶, یکشنبه

سوپر استار .............

اشتباه نكنيد
نه اصلا اشتباه نكنيد
من نمي خوام در مورد فيلم زيباي سوپر استار با بازي فوق العاده شهاب حسيني حرف بزنم

من مي خوام در مورد فيلم زندگي خودتون بگم

هر كسي كه تمايل داره ميتونه بگه سوپر استار زندگيش كيه وچرا

پس اين جمله رو كامل كنين

سوپر استار زندگي من...

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۴, جمعه

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

سلام!
هر چقدر فکر کردم که برای اولین بار با چه مطلبی شروع کنم به جایی نرسیدم! تازه فهمیدم که مطلب گذاشتن(اونم مطالب خوب وگیرا) چقدر سخته وبه هوش وذکاوت بچه ها آفرین گفتم...(بدون هیچ اغراقی)
با خودم گفتم هرکی هرچی دوست داره بنویسه (هرچیز بدرد بخورواخلاقی که مطمئنم جز این نیست) یه خط دو خط سه خط یا شایدم بیشتر...
یا اصلا چیزی ننویسه!چه اشکالی داره...ولی نظر بزاره! حتی اگه سفید وخالی باشه...که بهتر از هیچیه.
بخشید اگه مطلبمون جالب و جذاب نبود...
منتظر نظراتتون هستیم!

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۳, پنجشنبه

خبرنامه یک کلاغ چل کلاغ

بعد از مدت ها خبرنامه اومد با چند تا خبر.......

چند خبر از دانشکده و استادا:

1. به علت تعطیلی دانشگاه در روز شنبه 25/2/1389،جلسه ی جبرانی استاد صفاری روز شنبه1/3/1389 ساعت 8 تا 10 برگزار میشود.ایشان درمیان بهت و ناباوری دانشجویان در نهایت مهربانی فرمودند: سعی کنین که بیاین،اما اگه نتونستید هم از نظر حضور و غیاب مشکلی نیست!

2. استاد ابوالقاسمی که چند روز پیش هنگام عبور از مکانی مورد احترام جمعی از بچه های حقوق واقع نشدند،سریعا نزد دکتر شرفی رفته و به ایشون توپیدند که حتما باید یک کلاس ادبیات عمومی 2 برای بچه های حقوق تشکیل بدهید تا من آنجا حسابی حالشان را بگیرم و ادبشان کنم!

3. استاد بیگ زاده به علت تعطیلی چند روزه ی دانشگاه قرار است ، چند جلسه جبرانی بگذارد و مطالبی از ح بین الملل 2 هم بیان کند.ایشان در طی یک مصاحبه ی عمومی فرمودند: هرکی مرده( یا زنه) اون چند جلسه رو نیاد!هر جلسه ای که نیاد دوبل باهاش حساب می کنم !!!!

4. استاد شاملو،با توجه به اینکه چیزی به پایان ترم نمانده و تازه مکاتب رو تموم کردن،به نظر می رسد که باید امتحان جزا رو با شروع ترم سوم بگیرن تا به این ترتیب بتونن تا اون موقع با فراغ بال همه ی مطالبو درس بدن.

و سه خبرم از بخش استعداد های درخشان دانشگاه یا بهتر بگم خانم حقیقت(ساکن اتاق 206 آموزش کل):

1. براساس صحبت هایی که خانم حقیقت با یکی از بچه های خبرسازه خبرنامه یک کلاغ چل کلاغ داشته، ایشان از نوع برخورد و استقبال دانشجویان گرامی نسبت به کلاس زبان فرانسه کلافه هستن و نمی دونن که باید در برابر این حضور و غیاب ها و ثبت نام کردن و نیامدن سر کلاسه فرانسه چه کنن به همین خاطر در کلاسی که دیروز تشکیل شد حضور پیدا نکرده و احتمالا از شدت زیاد کلافگی به یکی از شهرهای همسایه رفته اند.

2. همچنین خانم حقیقت این مسئله را نیز خاطر نشان کردن ، دانشجویانی که جز استعداد درخشانن و معدل ترم اول آن ها از 17 بالاتر است میتوانن به اتاق ایشان مراجعه کرده و بن 500 برگ کپی رایگان را از ایشان دریافت کنن...... این نکته نیز گفتنی است که گویا بن ها مدت دار بوده و فقط تا پایان هرترم معتبر است و بهتر است از ابتدای ترم سوم گرفته شود.

3. خبر آخر از این بخش اختصاص دارد به دانشجویانی که هنوز شماره حساب خود را( برای گرفتن 500000 ریال) به حسابداری دانشگاه نداده اند.....طبق خبرای رسیده این دسته از دانشجویان در صورت تمایل به گرفتن پول میتوانند شماره حساب خود را به حسابداری داده و تا قبل از بسته شدن حساب در ترم جاری با رسیدن تعدادشان به حد کافی (10 نفر که 2نفر شماره حساب دادن) هم پول خودشان را بگیرند و هم به دیگران کمک کنند که پولشان را بگیرن چرا که در صورت کم بودن تعداد مراجعین این عمل امکان پذیر نبوده و حساب بسته می شود....

با تشکر از شیوا

شنبه و یک شنبه تعطیلیم؟؟؟!!!ظاهرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــله!


با استناد به این خبر از سایت دانشگاه،

شنبه و یک شنبه تعطیلیم!

(البته اگه باز تا شنبه 100بار حرفشون رو عوض نکنن!!!!!!!!)

به همگی خوش بــــــــــــــــــــــــــــــــــگذره!!! امیدواریم استفاده بهینه ای از این تعطیلات ببرید;-)
***
پ.ن: مرسی از محمدحسین بابت اطلاع رسانی

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۸, شنبه

خانه از پای بست ویران است


    
پارسينه نوشت: "سرپرست شوراي حل اختلاف خانواده در تهران" كه در برنامه بحث روز راديو تهران شركت كرده بود، گفت:
1.     با توجه به اينكه زنان 80 درصد متقاضيان طلاق را تشكيل مي دهند، اگر حق طلاق رابه آنها بدهيم، برخي مردها مجرد خواهند ماند.
2.     " فريدون اميرآبادي" علت اصلي همه اختلافات خانوادگي را "توقعات نابجاي زن" دانست و 10 سال اول زندگي را دوران شناخت طرفين از يكديگر خواند.
3.     سرپرست شوراي حل اختلاف خانواده در تهران صدور حكم طلاق به خاطر اعتياد مرد را "يك اصل منسوخ شده" دانست
4.     و گفت: در كشور چند ميليون معتاد داريم در صورتي كه بسياري از اعتيادها به زندگي لطمه نمي زند بلكه اعتياد بايد مخل زندگي باشد،
5.      بهتر است زنان با اين مسئله كنار بيايند تا مردها هم بتوانند با خيال راحت اعتياد خود را ترك كنند.

روزنامه آفتاب يزد_ 5شنبه 16 ارديبهشت 1389_ صفحه 16
***
من مي‏تونستم اين حرفا رو توي تاكسي از يه آدم عامي بشنوم.
مي‏تونستم اين حرفا رو توي كلاس درس از چند تا دانشجوي متحجر (در اين مورد خاص حتماً دانشجويان پسر) كه تو خانواده 100%مردسالار بزرگ شدن بشنوم.
مي‏تونستم اين حرفا رو توي يه "فيلم فارسي" بشنوم.
مي‏تونستم اين حرفا رو توي يه كتاب رمان عامه پسند بخونم.
مي‏تونستم اصلاً هيچ وقت اين حرفا رو نشنونم...
اما هنوز كه هنوزه از وقتي اين خبر رو با چشماي خودم خوندم نتونستم هضم كنم چه جوري اين حرفا رو از زبون كسي خوندم كه سِمتش نا‏خودآگاه ذهن هركسي رو به سمت يه "حل اختلاف عادلانه" سوق مي‏ده!
من هنوز شوكه‏ام...
جواب‏هاي من به اين حرفا حين عصبانيت اين‏هاست:(با اين توضيح كه خودم متن خبر روزنامه‏رو به 5 بخش تقسيم كردم)
1.به درك!اخلاقشون رو درست كنند كه مجرد نمونند. بي‏خودي كه 80% متقاضيان طلاق زن‏ها نيستن.حتماً يه جاي كار شوهراشون اشكال داشته دیگه! كه زن‏ها مي‏افتن دنبال طلاق.
2.علت اصلي هــــــــــــــــــــــمـــــــــــــــــــــــــــــــــــه اختلافات؟ هــــــــــــــــــــــمـــــــــــــــــــــــــــــــــــه؟ هــــــــــــــــــــــمـــــــــــــــــــــــــــــــــــه؟ كدوم منبع آماري؟رو چه حسابي؟ با چه تحقيق و پژوهش كارشناسانه‏اي؟ آمار رو هوا؟؟؟؟؟؟؟ 
3.مرسي بابت صداقت!
4.پاك كردن صورت مسئله!!! خانوم‏های متوقع دقت كنند اگر مي‏خواين براي طلاق از شوهر معتادتون اقدام كنين تا قبل از اين‏كه كنار جوب! پيداش نكردين حق اقدام كردن ندارين. البته من دقيق نمي‏دونم.شايد منظور از اعتياد ويران كننده اين باشه كه حتماً  معتاد محترم بايد تو خماري بزنه يكي از اعضاي خانواده‏اش رو بكشه يا اينكه ...!!!
5.چــــــــــــــــــــــشـــــــــــــــــــــــــــــــــــم!!!آقايون معتاد هيچ فشاري بهشون نياد يه وقت!درد و بلاشون بخوره توي سر زن‏هاي متوقعشون...
***
 هر روز که می‌گذره عمیق‌تر می‌فهمم که:
"خانه از پاي بست ويران است"

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۶, پنجشنبه

نمایشگاه کتاب و تسهیلات دانشجویی

می‌دونستین از دیروز تو مصلی نمایشگاه کتابه؟
من شنیدم یه تسهیلاتی واسه دانشجو‌های بینوا  هم گذاشتن...
کی می‌دونه؟؟؟؟!شاید این هم شبیه همون قضیه حذف کنکور حرف رو هواست.شبیه مهریه زن که کی داده کی گرفته!
خلاصه گفتم به شما‌ها هم بگم که بدونین...
برید این‌جا...بخونیدش.ان شاالله دستگیرتون میشه که باید چه کار کنین:

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

ترس

ترس یکی از پدیده هایی است که نقش بسیار تعیین کننده ای در تکامل انسان ابتدایی داشته است . همچنین در شکل گیری و توضیح شخصیت انسان و روابط اجتماعی وی ترس جزء فاکتور های اساسی محسوب می شود و درست سنجیدن نقش آن در روان شناسی و روان کاوی و همچنین در جامعه شناسی بسیار حائز اهمیت است .
زندگی بسیاری از انسان ها همراه با ترس است و این در حالی است که شاید اغلب آنها بر علت و حتی وجود ترس های خویش ناآگاه هستند . ترس یکی از اجزای پایه ای روان پریشی است .
(ترس از دیدگاه روانکاوی ، محمد راه رخشان)
با توجه به این مقدمه قصد دارم که نظرتون رو راجع به این سوال بنویسید :
توی دانشکده بیشتر از چه کسی ، چیزی یا پدیده ای بیشتر می ترسید ؟
منتظر دریافت دیدگاه های عجیب شما هستیم .
بردیا

با تشکر از...

ما باید کمی زود‌تر این مطلب رو می‌نوشتیم.بابت این تاخیر معذرت می‌خوایم...

اول از همه باید از چند نفر تشکر کنیم...

*یکی از دوستای خیلی خوب من که بی هیچ چشم‌داشتی برای انتقال مطالب وبلاگ وقت گذاشت و کمکمون کرد.

*آقای عابدینی (دایی امین) که ایشون هم کمک بزرگی به ما کردند.

*نیما عبداله زاده که با همه‌ی مشغله‌های شخصی‌اش خیلی خیلی کمکمون کرد. قالب این وبلاگ هم کار خودشه...

*تمام نویسنده‌های وبلاگ قبلی:عاطفه،نسرین،فروغ،نرجس ،نگار،هنگامه،مایده،محمد حسين، فاطمه، محمد، صادق،امین، اشکان، شیوا که هم‌چنان مشتاقیم اگر خودشون هم دوست دارند اینجا هم با ما همکاری کنند...

* و از همه‌ی خواننده‌های خوب (که اکثراً ورودی‌های 88 خودمون هستن) و اگرچه خیلی‌هاشون کم لطفی می‌کنند و نه کامنتی میذارن نه بروز میدن که خواننده‌ی وبلاگ هستن اما توی فاصله‌ي انتقال از بلاگفا به اینجا اومدن پیش‌مون و گفتن دلشون می‌خواد این وبلاگ هم‌چنان باشه...

دوم: باید عذر‌خواهی کنیم...

*از همه‌ی کسانی که مطالب این وبلاگ باعث ناراحتی‌شون شد.از ما دلگیر شدن یا اینکه خدای نکرده ما ناخواسته باعث آزردگی‌شون شدیم...حقیقتش اینه که هیچ کدوم از نویسنده‌ها هیچ وقت نیت بدی از تاسیس این وبلاگ و همکاری باهاش نداشتیم...ولی خب سلایق و ظرفیت‌ها و شرایط فرهنگی آدم‌ها با هم متفاوته و این باعث میشه که مثلاً حرف یا مطلب و عکسی که از نظر ما هیچ معنای منفی نداشت برای بعضی از دوستان گرون تموم می‌شد یا اینکه بر عکس بود و خواننده‌ها حرفی می‌زدن که ما نویسنده‌ها رو ناراحت می‌کرد...تمام تلاش ما این بود که وبلاگ رو به اینجا انتقال بدیم تا با بعضی راه‌های کنترلی بتونیم امنیت محیط مجازی‌مون و از همه مهم‌تر امنیت حریم شخصی بچه‌ها رو حفظ کنیم.به خصوص که الان تجربه‌مون هم بیش‌تر شده...

سوم: از شما درخواست می‌کنیم...

*بهمون توی پیش‌رفت این وبلاگ کمک کنید. الان دیگه داریم به امتحانات نزدیک می‌شیم و بعدش هم که تابستونه و سابقه‌ی ترم قبل نشون میده توی این مدت وبلاگ به خاطر مشغله‌های بچه‌ها سوت و کوره و نمی‌تونیم از بچه‌ها انتظار اکتیو بودن داشته بشیم...ما هم هدف اصلی‌مون اینه که توی فاصله‌ی فرجه‌ی امتحانا تا ترم پاییز از وبلاگ بیش‌تر (نه اینکه فقط) برای رسوندن اخبار دانشکده و اعلامیه‌ها و کمک‌های درسی امتحان‌ها استفاده کنیم تا ان‌شا‌الله ترم بعدی که دوباره دور هم جمع شدیم بتونیم به فعالیت مستمرمون توی زمینه‌های مختلف ادامه بدیم.

همین!

وقتی دخترها و پسرها عاشق می شوند...!!!

قیافه ی دخترا موقع دیدن عشقشون:
قیافه ی پسرا موقع دیدن عشقشون:
حالت دخترا موقع مواجهه با عشقشون:
حالت پسرا موقع مواجهه با عشقشون:
دخترا عموما موقع برخورد با عشقشون از هوش میرن!
پسرا عموما موقع برخورد با عشقشون انقدر حرف می زنن که عشق بیچاره شون از هوش میره!!
دخترا اصولا دوست دارن هرچه بیشتر درباره ی عشقشون بدونن!علایق،سلایق،ایده ها...
پسرا در این یک مورد اصلا عشق و عاشقی سرشون نمیشه!دوست دارن عشقشون هرچه بیشتر این اطلاعاتو درباره شون داشته باشه.علایق و سلایق طرف مقابلشون هم اصلا مهم نیست!
گل در عشق معنای والایی برای خانوما داره.دخترا سعی می کنن حتما به عشقشون حداقل یه شاخه گل بدن!
پسرا میرن از میدون دم خونشون یه شاخه گل نارنجی می کنن و میذارن تو جیب پشت شلوارشون اما آخرم یادشون میره به عشقشون بدن و هفته ی بعد که مامانشون میخواد شلوارشونو بشوره یه شاخه گل له شده تو جیبش پیدا میکنه!
دخترا وقتی دیگه خیلی عاشق میشن کم حرف و بی حوصله میشن اما سعی می کنن کسی از خونوادشون نفهمه!
پسرا با انواع و اقسام نقش بازی کردن ها سعی می کنن این موضوعو به خونوادشون بفهمونن!مثلا ساعت 2نصفه شب تو سرما با یه تی شرت میرن زیر درخت بیدمجنون حیاط وایمیسن(و البته یواشکی تخمه می شکونن!)تا مامان باباشون حسابی نگرانشون شن و بالاخره یه کاری بکنن.
دخترا راز عشقشونو فقط به یکی از صمیمی ترین دوستاشون میگن!(که البته این کار بی فایده س چون اون دوستشون آخر به همه میگه!)
اما پسرا از اول کارو راحت می کنن و خودشون بلندگو می گیرن دستشون و به همه ی دوستاشون میگن!
دخترا برا عشقشون شعر می گن:آه ای شکوهمندترین آوای قلب من...
البته پسرا هم میگن:واویلا لیلی!دوستت دارم خیلی!!
دخترا سعی می کنن از نظر مالی و تیپ و کلاس عالی به نظر بیان حتی اگه براش به زحمت بیفتن!
پسرا چه پولدار چه آس و پاس از همون اول خودشونو مفلس نشون میدن که یه موقع خدای نکرده این عشق براشون دردسر و زحمت ایجاد نکنه!!
دخترا وقتی عاشق میشن میزنن تو خط ابی و داریوش و های های گریه می کنن!
پسرا وقتی عاشق میشن معتقدن شعرای آغاسی اوج احساسات اوناست که داره ابراز میشه!
دخترا آینده نگرن!وقتی عاشق میشن مدام رویای ازدواج با عشقشونو تو سر دارن!
پسرا یه ذره از دخترا دراین مورد_تکرار می کنم فقط دراین یک مورد_عقب ترن!با خودشون فکر می کنن یعنی میشه یه روزی عشقشون جواب سلامشونو بده؟!