دانشکده حقوق شهید بهشتی

۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

Some Useful Definitions

 


سلام.با توجه به اینکه امتحان بعدی زبان هست تعریف یه سری از پرکاربرد ترین!!! اصطلاحات انگلیسی رو میذارم در ادامه ی مطلب.دقت کنید که هم بچه های زبان عمومی و هم پیش نیاز باید این مفاهیم رو به خوبی(تاکید می کنم به خوبی!) بلد باشند... 


 


Some Useful Definitions



School: A place where Papa pays and Son plays. 
 
Life Insurance:
A contract that keeps you poor all your life so that you can die Rich.  
 
Nurse:
A person who wakes u up to give you sleeping pills. 
 
Marriage:
It's an agreement in which a man loses his bachelor degree and a woman gains her masters.  
 
Divorce:
Future tense of Marriage. 
 
Tears:
The hydraulic force by which masculine willpower is defeated by feminine waterpower. 
 
Lecture:
An art of transferring information from the notes of the Lecturer to the notes of the students without passing through "the minds of either"  
 
Conference:
The confusion of one man multiplied by the number present.  
 
Compromise:
The art of dividing a cake in such a way that everybody believes he got the biggest piece.  
 
Dictionary: A place where success comes before work.  
 
Conference Room:
A place where everybody talks, nobody listens and everybody disagrees later on.  
 
Father: A banker provided by nature. 
 
Criminal:
A guy no different from the rest....except that he got caught. 
 
Boss:
Someone who is early when you are late and late when you are early. 
 
Politician:
One who shakes your hand before elections and your Confidence after.  
 
Doctor:
A person who kills your ills by pills, and kills you by bills. 
 
Classic:
Books, which people praise, but do not read.  
 
 
Office:
A place where you can relax after your strenuous home life.  
 
Yawn:
The only time some married men ever get to open their mouth.  
 
Etc.:
A sign to make others believe that you know more than you actually do.  
 
Committee:
Individuals who can do nothing individually and sit to decide that nothing can be done together. 
 
Experience:
The name men give to their mistakes. 
 
Atom Bomb:
An invention to end all inventions. 
 
Philosopher: A fool who torments himself during life, to be spoken of when dead


Source:unknown


 


 


 

۴ نظر:

محمد حسين گفت...

اين مطلب من واسه ديروز بود كه بايد آپ مي شد كه با كم لطفي دوستان در بخش نظرات قرار مي دهم!!

زندگی را نخواهیم فهمید اگر از همه گل‌های سرخ دنیا متنفر باشیم فقط چون در کودکی وقتی خواستیم گل‌سرخی را بچینیم خاری در دستمان فرو رفته است؟
زندگی را نخواهیم فهمید اگر دیگر آرزو کردن و رویا دیدن را از یاد ببریم و جرات زندگی بهتر داشتن را لب تاقچه به فراموشی بسپاریم فقط به این خاطر که در گذشته یک یا چند تا از آرزوهایمان اجابت نشدند.
زندگی را نخواهیم فهمید اگرعزیزی را برای همیشه ترک کنیم فقط به این خاطر که در یک لحظه خطایی از او سر زد و حرکت اشتباهی انجام داد.
زندگی را نخواهیم فهمید اگر دیگر درس و مشق را رها کنیم و به سراغ کتاب نرویم فقط چون در یک آزمون نمره خوبی به دست نیاوردیم و نتوانستیم یک سال قبول شویم.
زندگی را نخواهیم فهمید اگر دست از تلاش و کوشش برداریم فقط به این دلیل که یک بار در زندگی سماجت و پیگیری ما بی‌نتیجه ماند.
زندگی را نخواهیم فهمید اگر همه دست‌هایی را که برای دوستی به سمت ما دراز می‌شوند، پس بزنیم فقط به این دلیل که یک روز، یک دوست غافل به ما خیانت کرد و از اعتماد ما سوءاستفاده کرد.
زندگی را هرگز نخواهیم فهمید اگر فقط چون یکبار در عشق شکست خوردیم دیگر جرات عاشق شدن را از دست بدهیم و از دل‌بستن بهراسیم.
زندگی را نخواهیم فهمید اگر همه شانس‌ها و فرصت‌های طلایی همین الان را نادیده بگیریم فقط به این خاطر که در یک یا چند تا از فرصت‌ها موفق نبوده‌ایم.
فراموش نکنیم که بسیاری اوقات در زندگی وقتی به در بسته‌ای می‌رسیم و یک‌صد کلید در دستمان است، هرگز نباید انتظار داشته باشیم که کلید در بسته همان کلید اول باشد. شاید مجبور باشیم صبر کنیم و همه صد کلید را امتحان کنیم تا یکی از آنها در را باز کند. گاهی اوقات کلید صدم کلیدی است که در را باز می‌کند و شرط رسیدن به این کلید امتحان کردن نود‌ و نه کلید دیگر است. یادمان باشد که زندگی را هرگز نخواهیم فهمید اگر کلید صدم را امتحان نکنیم فقط به این خاطر که نود و نه کلید قبلی جواب ندادند. از روی همین زمین خوردن‌ها و دوباره بلندشدن‌هاست که معنای زندگی فهمیده می‌شود و ما با توانایی‌ها و قدرت‌های درون خود بیشتر آشنا می‌شویم
زندگی را نخواهیم فهمید اگر از ترس زمین خوردن هرگز قدم در جاده نگذاریم.
در پناه حق.

محمد گفت...

باحال بود!!!!

محمد حسين گفت...

نويسنده رو نميشناسم!! معمولا متناي زيبايي كه ميرسه دستم از ناشناساست! دوستان ببخشند.

سارا.ح گفت...

نگار جان اگه منظورت اسم نویسنده ی این مطلب بود(some useful definitions) که آخرش نوشتم ناشناس! ولی حالا آقای موسوی جواب چی رو دادن من موندم!!!