دانشکده حقوق شهید بهشتی

۱۳۸۹ فروردین ۶, جمعه

دانشگاه و فیلم ها

 اینم مقایسه دانشگاه ها با فیلم ها


دوران قبل از دانشگاه = حسرت
قبول شدن در دانشگاه = صعود
کنکور = گذرگاه کاماندارا
دوران دانشجویی = سالهای دور از خانه
خوابگاه دانشجویی = آپارتمان شماره 13
امتحان میان ترم = زنگ خطر
امتحان پایان ترم = آوار
لیست نمرات دانشجویی = دیدنیها
نمره امتحان = پرنده کوچک خوشبختی
مسئولین دانشگاه = گرگها
اساتید = این گروه خشن
آشپزخانه = خانه عنکبوت
رستوران دانشگاه = پایگاه جهنمی
پاسخ مسئولین = شاید وقتی دیگر
دانشجوی ا خراجی = مردی که به زانو در امد
دانشجوی فارغ التحصیل = دیوانه از قفس پرید
دانشجوی سال اولی = هالوی خوش شانس
واحد گرفتن = جدال بر سر هیچ
مدرک گرفتن = پرواز بر فراز آشیانه فاخته
پاس کردن واحدها = آرزوهای بزرگ
مرگ استادها = جلادها هم می میرند
محوطه چمن دانشگاه = حریم مهرورزی
استاد راهنما = مرد نامرئی
کمک هزینه = بر باد رفته
درخواست دانشجویان = بگذار زندگی کنم
دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی = بینوایان
اتاق رئیس دانشگاه = کلبه وحشت
شب امتحان = امشب اشکی میریزم
تقلب در امتحان = راز بقا
یادگیری = قله قاف
دانشجوی معترض = پسر شجاع
تربیت بدنی1 = راکی1
تربیت بدنی2 = راکی2
خاطرات اساتید = اعترافات یک خلافکار
انصراف = فرار از کولاک
تصحیح ورقه امتحان = انتقام
نمره گرفتن از استاد = دوئل مرگ
شاگرد اول = مرد 6 میلیون دلاری
آرزوی دانشجویان = زلزله بزرگ
هیئت علمی = سامورایی ها
رئیس دانشگاه = دیکتاتور بزرگ
رفتن به خوابگاه دختران = عبور از میدان مین
رئیس آموزش = هزاردستان
معاون آموزش = دزد دریایی
برخورد مسئولین = کمیسر متهم می کند
از دانشگاه تا خوابگاه = از کرخه تا راین

۶ نظر:

امین گفت...

سارا خانوم من تو سفر رایانه از کجا گیر بیارم؟ولی جبران میکنم.عاطفه خیلی جالب بود

حقوقی ها گفت...

دانشجوی مشروط = پسر جهنمی
دانشجوی ستاره دار = اخراجی ها
خاطرات دانشجویی = قصه های مجید
.
.
.

داش علی گفت...

سلام . مرسی خیلی با حال بود خدای چقدز اسم فیلم یادت بود من به شخصه تبریک می گم

آقا میثم گفت...

هیچی نمیتونم بگم جز اینکه خیلی توووووپ بود

مسعود.ح گفت...

تقلب در امتحان(به همین سادگی)

مدرک گرفتن(مرگ تدریجی یک رویا)

شاگرد اول(امپراطور بادها)

مرگ استادها(پهلوانان نمی میرند)

دوران دانشجویی(زندگی شیرین)

دانشجوی سال اولی(من ترانه 15 سال دارم)

محمد(سامی) گفت...

داخل خوابگاه(مخ کارگرفتن)