دانشکده حقوق شهید بهشتی

۱۳۸۸ اسفند ۱۶, یکشنبه

جک و بلاگ ..........جک وبلاگ

هرکسی که فکر میکنه جک زیاد بلده و تصور میکنه که به راحتی می تونه دیگران رو به خنده بندازه، بیاد جکشو( یا جکاشو) توی قسمت نظرات بذاره و هم باعث گرم شدن محفل وبلاگیه ما بشه وهم ثواب اخرویشو(خندوندن دیگران) ببره (البته به شرط اینکه جکای بی تربیتی و بی ادبانه ای نباشنا....)


لازم می دونم از همین ابتدا از همه ی هموطنان ترک، اصفهانی، رشتی و ....(که احتمالا بیش تره جکا حول محور این استان ها می چرخه) عذرخواهی کرده و این مسئله رو متذکر بشم که این کار صرفا برای شوخی و تفریحه و هیچ موضوعیت دیگری نداره.


و حالا برای اینکه یخ این مطلب بشکنه و همه روشون بشه که جکاشونو تو قسمت نظرات قرار بدن اول از همه خودم یه چندتا جکی میگم:




  1. از ترکه مي پرسن نظرت درباره بند گردنيه موبايل چيه ؟ ميگه خيلي خوبه . فقط موقع شارژ چند ساعتي آدمو علاف(الاف؟) ميکنه.


  2. ترکه ميره از ملاي محل ميپرسه: ببخشيد حاج آقا، با کفش ميشه نماز خوند؟ حاج آقا ميگه: نه برادر، نميشه. ترکه ميگه: ولي من خوندم شد.


  3. ترکه داشته يكي رو بدجور ميزده و هي داد ميزده كمك كمك! بهش ميگن بابا تو كه داري اينو مي زني، تو چرا كمك مي‌خواي؟ ميگه آخه اين گفته اگه بلند شم لهت مي كنم.


  4. اصفهانيه خونش آتيش ميگيره ، اس ام اس ميده آتش نشاني ميگه به اين شماره اي که افتاده زنگ بزنين تا آدرسمو بدم.


  5. لره تلويزيون ميخره بعد کنترلشو پس مياره به صاحب مغازه ميگه بيا داداش اين ماشين حساب توش بود ما حرومي بهمون نمياد.


  6. و....


 

۱۴ نظر:

مسعود/البرز/ گفت...

خروسه داشت میدوید بهش گفتندکجا با این عجله؟ گفت کمیته داره مرغ میده

فریبا گفت...

یارو تو اتوبوس دختر خوشگل میبینه وقتی پیاده میشه شماره ی اتوبوس رو بر میداره

فریبا گفت...

یارو میره در خونه ی دوستش هر چی در میزنه کسی درو باز نمیکنه با خودش میگه فکر کنم در خرابه بهتره زنگ بزنم

مهران گفت...

ترکه سوم باباش شلوغ میشه به داداشش میگه بیا واسه هفتمش بلیت بفروشیم

عاطفه گفت...

اینجا مثل قطب شماله...در حال یخ کردنم.....برای اینکه بیشتر یخ کنیم ی جکم من میگم





تابلوهای باغ وحش در استان های مختلف

تهران : لطفا به حیوانات غذا ندهید

اردبیل: لطفا غذای حیوانات را نخورید

لرستان : لطفا حیوانات را نخورید

اصفهان : لطفا به حیوانات غذا بدهید

کوثر خانم! گفت...

درود!

غضنفر می یاد تهران از اتوبوس که پیاده می شه یه دختر خوشگل خوش تیپ می بینه می گه: ببخشید دوست دختر که می گن شمایین؟؟؟

یاحق...

شیوا گفت...

ترکه تو خیابون دختر خوشگل می بینه میاد دنبالش کنه جو گیر میشه ازش می زنه جلو!

اشکان گفت...

چن تا جک خودم بگم دلم خواست
اصفهانيه قله اورست رو فتح كرد.بهش ميگن انگيزه ات چي بود؟؟ ميگه خدا لعنت كنه كسي رو كه گفت اون بالا نذري ميدن ...

دعاي خانم ها : خدايا به من عشق بده تا همسرم را دوست بدارم ؛ صبر بده تا تحملش كنم ؛ اما قدرت نده كه مي زنم لهش مي كنم ...

محمد گفت...

از آدامسه می پرسن بزرکترین آرزوی زندگیت چیه؟...میگه زیر دندون اصفهانی جماعت نیافتم!!!!

کوثر خانم! گفت...

درود!

غضنفر می ره اداره ی پلیس می گه این چه وضعیتیه آقا من سوار ماشینم شدم نه فرمون بود نه پدال گاز نه ترمز نه کلاج نه ترمز دستی نه ... پلیسه می گه: آقا ترکی؟ می گه: آره , پلیسه می گه: برو جلو بشین!!!!

یاحق...

کوثر خانم! گفت...

درود!

بچه ی اصفهانیه به باباش می گه: بابا چرا ما با کشتی سفر نمی کنیم؟
باباش می گه: خفه شو شناتو بکن!!

یاحق...

سهند گفت...

(در محضر ترک)

ای روبه سرزمین شیران,بازی ننمای با دم شیر,هر چند به دست اوست زنجیر,توهین ننما به قم و کیشم,کز هanita.1989ر جهتی من از تو بیشم, در محضر ترک ادب نگهدار,سر خم کن و حرمت و ادب نگهدار,ما باادبیم باادب باش,وز بی ادبی گزیده لب باش,ما ترک غیور و قهرمانیم,ما سرور مردم جهانیم,ما ملت قهرمان ترکیم,ما زاده ی سرزمین گرگیم, پا چون به حریم ما گذارید ساکت شده پارس کم نمایید,روی تو اگر کمی حیا داشت,اندیشه ی تو اگر صفا داشت,گر احمق و بی حیا نبودی,درمانده و بینوا نبودی,در خانه ی دل تو را چو کس بود,فرمایش شهریار بس بود.اما چه کنم که بی حیایی,تو مظهر جوری و جفایی,خود بند ادب گسسته خواهی,خود حرمت خود شکسته خواهی,ای مظهر هر فساد و پستی,تو حرمت عارفان شکستی,بنگر که چه بی اصالتی تو,بی حرمت و بی لیاقتی تو,در اوج کلاس بی کلاسی,تو وصله ی زشت یک لباسی,حیف است بگویمت خری تو,تهرانی لوس و ابلهی تو,اویزه ی گوش کن از این پس,هر دور و زمان و پیش هر کس,زین بعد به هر کجا رسیدی,هر جا که نشان ز ترک دیدی,برخیز و وفای خود نشان ده,در محضر ترک دم تکان ده,یادت نرود ولو به گاهی,این گفته ی ماندگارساهی

منم از شما معذرت میخوام

اشکان گفت...

کوثر اخه یه اتفاقاتی افتاد که من فهمیدم که اگه جک در مورد ترکا بگم مشکل نداره .
در مورد کتابم من با چند تا از بچه ها رفتیم برا تئاتر و این صحبتا دیگه نتونستم ببینمت که کتابو ازت بگیرم واقعا شرمنده ام .

s@h@nd گفت...

be khatere dak o shoorooi ke shoma darin va mohite daneshgahi man az harfa va jokatoon delgir nemisham va be khatere tond ravi ham mazerat mikham vali be man hagh bedin ke narahat besham